اپل یک محصول موفق دیگر را راهی بازار کرد، و این حاکی از منحصر بفرد بودن این کمپانی می‌دهد. کدام شرکت دیگری توانسته یک کنفرانس مطبوعاتی عادی را به یک رویداد آنلاین جهانی تبدیل کند؟
رمز این موضوع ریشه در خط تولید و استاندارهای طراحی آنان دارد، حتی ریشه در چیزی ماورای طرفداری محرز "استیو جابز" برای فلسفه اصلی اپل دارد و آن این است که کاربر هیچ‌وقت نمی‌داند چه می‌خواهند.
اگر نگاهی به جدیدترین خطوط تولید و مدل‌های درآمدی این کمپانی بیاندازیم، آژانس تبلیغاتی و دیجیتال مارکتینگ و آگهی رایگان اینترنتی و نیازمندی ها در ویترین نت چیزی بیشتر از موارد زیر نمی‌بینیم:
• یک شرکت طراحی
• یک پلتفرم رسانه‌ای
• یک شرکت چاپ و نشر
• یک مرکز نرم افزاری
• یک سازنده کامپیوتر
• یک جنبش

هر یک از این تیترها را جداگانه بررسی کنید، آنگاه شرکتی را می‌بینید که در صدر صنعت مربوطه قرار گرفته است، اما همه‌ی موارد بالا را در یک قالب قرار دهید و حالا یک دستورالعمل برای ساخت یکی از تاثیرگذارترین کسب و کارهایی که تا کنون وجود داشته است را خواهید داشت.

خب، آنها چگونه این کار را انجام دادند؟
من ترجیح می‌دهم به جای آنکه به شما بگویم آنها چطور این کار را انجام دادند، به سوی طرفدارانشان در توییتر، که به من کمک کرد تا از 4 مورد از بزرگ‌ترین درس‌های بازاریابی که اپل برای ما به ارمغان آورده است را کشف کنم، بروم.